۸ آبان ۱۴۰۱ - ۲۰:۰۰
چالش‌های پیش روی تأمین مالی در ایران

اوضاع تأمین مالی در ۱۰ سال اخیر پیشرفت خیلی خوبی داشته است، به‌گونه‌ای که حجم بازار بدهی که در پایان سال ۹۰ که چیزی حدود ۲۹هزار میلیارد تومان بود، در شهریورماه ۱۴۰۱ به ۵۷۴هزار میلیارد تومان رسیده است. از این اوراق، سهم بخش خصوصی که در انتهای سال ۹۰ در حدود ۲هزار ۷۰۰میلیارد تومان بود، در شهریور ۱۴۰۱ به حدود ۴۸هزار میلیارد تومان رسیده است. بنابراین می‌توانیم بگوییم که بازار بدهی نقش خوبی را در تأمین مالی ایفا کرده است و رشد قابل توجهی داشته است.

بازار بدهی اکنون دارای تنوع بالایی برای تأمین مالی شرکت‌هاست، به‌گونه‌ای که یک زمانی تنها راه تأمین مالی شرکت‌ها از طریق بازار بدهی، اوراق مشارکت بود، اما اکنون اوراق متنوعی همچون صکوک اجاره، صکوک مرابحه، اوراق سلف، اوراق منفعت، اوراق استصنا، اوراق رهنی، اوراق گام و اوراق خرید دین در اختیار بخش خصوصی برای تأمین مالی قرار دارد. 

علاوه بر این ایجاد سکوهای تأمین مالی جمعی، این انعطاف‌پذیری را ایجاد کرده است که شرکت‌های کوچک‌تر که ریسک به نسبت بالاتری دارند یا تضامین کافی را ندارند، بتوانند ارقام کوچکی را در حد ارقام کوچکی در حد زیر ۲۰میلیارد تومان تأمین مالی کنند.

شاید بتوان گفت در حال حاضر مهم‌ترین مسئله‌ای که در تأمین مالی با آن روبرو هستیم بحث نرخ آن است، به نحوی‌که بسیاری از کسب‌وکارها، نوع کسب‌وکارشان به‌گونه‌ای است که قادر به تأمین و پرداخت سودهایی بیش از ۲۰درصد نیست، درحالی‌که باتوجه به شرایط تورمی کشور و سود مورد انتظار سرمایه‌گذاران در بازار بدهی، چیزی در حدود حداقل ۲۵درصد است و با توجه به ریسک شرکت و اندازه تأمین مالی، ممکن است این سود مورد انتظار تا ۳۵درصد هم افزایش پیدا کند که فشار بالایی را به شرکت‌ها وارد می‌کند و طبیعتا راه‌حل آن است که نرخ تأمین مالی کاهش پیدا کند.

برای کاهش نرخ تأمین مالی هم باید منتظر کاهش نرخ تورم و هم باید منتظر اقداماتی ازسوی بانک مرکزی در زمینه نظارت بر سیستم‌ بانکی و بازیگری بهتر بانک مرکزی در بازار بین بانکی و عملیات بازار باز باشیم؛ به‌گونه‌ای که همگام با کاهش نرخ تورم بتوان نرخ بهره یا سود اوراق را هم به ارقام زیر ۱۵درصد کاهش داد که در این صورت تنها مانع تأمین مالی شرکت‌ها ازطریق بازار سرمایه می‌تواند مرتفع شود.

چالش دومی که در زمینه تأمین مالی از بازار سرمایه با آن روبرو هستیم آن است که شرکت‌هایی که می‌خواهند ازطریق بازار سرمایه با انتشار اوراق تأمین مالی کنند، باید صورت‌های مالی شفافی داشته باشند، دو دفتره نباشند و از شفافیت مالیاتی برخوردار باشند. این مسئله در رابطه با سیستم بانکی، نوعی آربیتراژ ایجاد می‌کند. بنابراین برای اینکه تأمین مالی از طریق بازار سرمایه توسعه پیدا کند، آربیتراژ مقرراتی و تفاوت برخورد با شخص تأمین مالی‌ کننده، تغییر پیدا کند.

البته در چند سال گذشته بانک‌ها سخت‌گیری‌هایی را دارند و به تدریج تأمین مالی را براساس مستندات و داده‌های مالی اقدام می‌کنند. با این حال همچنان تأمین مالی از طریف سیستم بانکی راحت‌تر و با سختی کمتری انجام می‌شود. حتی در برخی موارد مشاهده می‌شود که نرخ سود آن نیز پایین‌تر است. این تفاوت سبب می‌شود که تأمین مالی ازطریق بازار بدهی توسعه پیدا کند، اما اگر این اختلاف مقررات از بین برود و مقررات یکسانی در هر دو بازار حاکم شود، مطمئنا تأمین مالی از طریق بازار بدهی، صرفه‌های زیادی را برای شرکت‌ها به همراه دارد و حتی شاید یکی از مزایای عمده تأمین مالی از بازار بدهی، آن باشد که در بازار بدهی، تأمین مالی بلندمدت تا پنج سال را به راحتی می‌توانیم انجام دهیم.

معاون توسعه کانون نهادهای سرمایه‌گذاری

برچسب‌ها

تبادل نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha